به یاد مرحوم علی فاضلی منفرد جوان همجنسگرای ایرانی که به دست خانواده اش کشته شد
یک سال از زمان قتل مرحوم علی فاضلی منفرد جوان همجنسگرای ایرانی به دست چند نفر از اعضای خانواده اش می گذره. خوب یادمه اردیبهشت پارسال زمانی که خبر قتل این طفلی رو به خاطر همجنسگرایی شنیدم فکر کردم شاید تجاوز یا خلاف سنگینی مرتکب شده و گرنه فقط به خاطر گرایش جنسی که نمیشه کسی رو کشت، اونم به این راحتی! هر چند حتی در صورت خلاف و تجاوز هم باز بدون محاکمه عادلانه کسی حق نداره، آدمی رو بکشه. ولی درباره علیرضا چنین انگیزه هایی هم وجود نداشته. پس چرا برادر و پسرعموهاش فکر کردن حق دارن که اون بیچاره رو بکشن؟
طرفدار چه مکتب فکری و اعتقادی بودن که آدم کشی براشون راحت تر از تحمل تفاوتهای یک انسان دیگه بوده؟ ظاهرا از نظر قاتلان علی اینکه یک انسان در لحظات خصوصی زندگیش، در اتاق خوابش با یکی مثل خودش میخواد چه رفتاری داشته باشه، خیلی بدتر از اونه که خودشون چاقو و تبر بردارن و دست به قتل بزنن!
اما واقعا چرا باید اینقدر نفرت و دشمنی نسبت به یک انسان متفاوت داشت؟ آیا از این میترسیدن که نسل بشر به خطر بیافته؟ ولی مگه دگرباشان جنسی چند درصد جامعه هستن؟ آیا بعضی از ما فکر میکنیم اونا روی بقیه تاثیر میذارن؟ خب اگر گرایش جنسی قابل تبلیغ و ترویج یا تغییر دادن بود وقتی که اکثریت جامعه دگرجنسگرا هستن پس قاعدتا اکثریت باید خیلی راحت تر میتونستن روی اقلیت دگرباشان تاثیر بذارن و تغییرشون بدن.
اما همونطور که چپ دست ها، سیاه پوست ها، چشم بادامی های آسیا، قدبلندها و قد کوتاه ها در همه جهان همینطوری متولد میشن و روی دیگران تأثیر نمیذارن و ویژگی های ذاتی و خدادادی شون قابل ترویج نیست، گرایش های جنسی هم همینطوره. پس چرا باید اونقدر از این بندگان خدا ترسید و نفرت داشت که به نظر بعضی ها کشتن دگرباشان_جنسی ، بهتر از همزیستی با اونها باشه که فقط خلقت خدادادیشون متفاوته و هیچ آزاری برای بقیه ندارن؟ یه زمانی می ترسیدیم داعش به مرزهای ایران برسه و بیاد سرهامونو ببره، اما با داعش داخلی که ممکنه درون تک تکمون وجود داشته باشه و ناگهان در بعضی موقعیت ها خودشو نشون بده، چه کنیم؟ آیا شما هم کسانی رو می شناسید که از دیدن انسان های متفاوت میترسن و بی جهت ابراز چندش و نفرت می کنن و حتی به متفاوت ها آزار می رسونن؟ اونها داعش درونشون بیدار شده. خیلی مراقب باشید.