نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

امید برومندی
متولد 1367
اینجا حیاط خلوتی است برای بیان دیدگاه های شخصی اینجانب درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.
پیج شخصی من در اینستاگرام: omidbromandi@

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیدبرومندی» ثبت شده است

این تصاویر مربوط به خارج از کشور نیست، یک کافه توی تهران خودمونه. اسمشو نمیگم تا خدای نکرده براشون مشکل ایجاد نشه و طبق معمول این روزها چند تا جوون بیگناه به بهانه های واهی از نون خوردن نیافتن.


ولی همونطور که میبینید توی این سه عکس، چندین خانم با حجاب و بی حجاب دور میزهای مختلف نشستن و دارن یک روز عادی رو سپری میکنن. عبارت موسی به دین خود عیسی به دین خود رو میشه در عمل اینجا مشاهده کرد. نه کسی به کسی متلک گفت، نه به کسی تجاوز شد، نه کسی حجاب از سر کسی کشید و نه کسی، دیگری رو مجبور کرد به زور حجاب سرش کنه.


خوشبختانه توی چند روزی که تهران بودم خیلی جاها اینطوری بود. انگار اکثریت مردم فهیم و مهربون ما ارزش آزادی رو به خوبی درک کردن و فهمیدن که نباید در انتخاب های شخصی هم دخالت کنن چون زندگی مسالمت آمیز در کنار هم خیلی ارزشمندتر از اینه که بخوای یک سبک خاص رو به همه تحمیل کنی و تهش بشه اون درگیری ها و تنش های بزرگ اجتماعی که پارسال برای چند ماه کشورمونو فرا گرفت.


کاش عبارت عیسی به دین خود، موسی به دین خود رو واقعا به یک فرهنگ جاری و ساری بین خودمون تبدیل کنیم. نه فقط درباره حجاب بلکه درباره هر موضوع دیگه ای که به ما آسیب نمیزنه. مثلا یه کسانی دوست دارن ایام چهلم به پیاده روی اربعین برن خب چرا باید بعضیای دیگه همش به اینها زخم زبون بزنن و مسخره شون کنن؟ یه کسانی دوست دارن سبک آرایش، غذا خوردن، رقص، ورزش و رابطه عشقی و جنسی و سبک شوخی و سرگرمی خاص خودشونو داشته باشن، چرا فکر میکنیم باید هر چی رو باب میل و عقیده خودمون نیست به دیگران تذکر بدیم؟
 تذکر و یا به عبارتی دیگه امر به معروف و نهی از منکر فقط باید وقتی انجام بشه که واقعا کسی با کارهاش به دیگران آسیب و لطمه بزنه در غیر اینصورت اتفاقا باید تفاوت ها رو پذیرفت و احترام گذاشت. دنیا که نباید مثل یک پادگان نظامی باشه همه یک لباس و یک رفتار و یک ترتیب خاص داشته باشن. دنیا اتفاقا با همین تفاوت ها و تنوعات قشنگتر میشه.


بعضیا میگن این حرف ها رو نگو، برات بد میشه. میگن ضد نظامی، ضد خدا و پیغمبری و ... ولی آیا واقعا از چیزهایی که نوشتم، این معنی ها برداشت میشه؟ یعنی باید اینقدر آستانه تحملمون پایین باشه که حتی اجازه ندیم یه آدمی توی پیج شخصی خودش دو تا نظر شخصی درباره مسائل اجتماعی کشورش بده؟ من که از این حق ساده شهروندی خودم پا پس نمیکشم و امیدوارم اون دوستان نازکدل از همینجا مدارا با سایر هموطنانشون رو یک مقدار تمرین کنن.

 

 

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۲ ، ۰۷:۴۰
امید برومندی

یکی از ویژگی های خوب اعتراضات سراسری اخیر در ایران بعد از فوت مرحوم مهسا امینی این بود که ترس عده زیادی از سلبریتی های داخل کشور ریخت و نسبت به دفعات قبل چند قدم جلو اومدن و همراهیشونو با مردم ابراز کردن. چهره هایی مثل مهران مدیری، علی کریمی، سردار آزمون و ... از جمله سلبریتی های تاثیرگذاری بودن که در این قائله طرف مردم رو گرفتن.

اما در بین سلبریتی های مختلف، صحبت های مانی حقیقی ، بیشتر از همه به دلم نشست چون خیلی منطقی و مستدل بود. در ادامه خلاصه پیام این کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون ایران رو منتشر میکنم که در واقع تمامش حرفهای دل خودم بود که مدت ها بود میخواستم بنویسم. از بازخورد مثبت این صحبت های مانی حقیقی در فضای مجازی و استقبال زیادی که توسط مردم صورت گرفت، میشه فهمید اینها نه فقط حرف دل من بلکه حرف دل همه ملت بوده.

 

مانی حقیقی:

در روزهای اخیر زن جوانی به نام مهسا امینی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد کشته شده و مردم در اعتراض به این اتفاق و در اعتراض به قانون حجاب اجباری که منجر به این مرگ وحشتناک شده به خیابان ها آمده اند و مسئولین از ما میخواهند که رفتارمان قانونمدار باشد.

من در این خواسته یک سفسطه میبینم. این درست است که مردم باید تابع قانون باشند، ولی فقط به شرطی که قانونگذار تابع مردم باشد و قوانینی که وضع میکند برآیند خواسته مردم باشد. شما نمیتوانید به آدمی که دارد به محتوای یک قانون اعتراض میکند، دستور بدهید که همزمان به آن قانون احترام هم بگذارد. تناقض و سفسطه همین جاست. چون که مفهوم نافرمانی مدنی، یعنی سرپیچی عامدانه از قوانین ظالمانه، یکی از ارکان اصلی همین حکومت است. اشاره من به 15 خرداد 1342 است وقتی که آقای خمینی از مردم خواست در اعتراض به قوانین رژیم پهلوی به خیابان ها بریزند و از آن قوانین سرپیچی کنند و همینطور 21 بهمن 1357 وقتی که از مردم خواسته شد مقررات حکومت نظامی را نادیده بگیرند و شبانه به خیابان بیایند و همین منجر به پیروزی انقلاب شد.

آقایان در تقویم ملی کشور من شما این دو روز را تعطیلی رسمی است و 40 سال است که دارید مفهوم نافرمانی مدنی را جشن میگیرید. حالا چه شد که وقتی همین مردم در اعتراض به قوانین شما به خیابان ها می آیند، برای ما قانون قانون میکنید؟ این مردم قانون گریز و فتنه گر و دشمن نیستند. اینها بچه های ما هستند. دختران دهه 80 که با سرتقی و سماجت دارند به ما درس شجاعت و شرافت میدهند و شما به جای اینکه به این مردانگی الکی ببالید، به اعتراضاتشان گوش کنید و به خواسته هایشان تن بدهید مثل بچه های خودتان. این درس بزرگ تاریخ یادمان بماند که وقتی که مردمی از قانونی منزجرند، یا باید آن قانون کنار گذاشته شود یا قانونگذار تغییر کند. جز این راهی نیست چون مردم را نمیتوان حذف کرد.

 

مانی حقیقی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۱ ، ۱۷:۴۹
امید برومندی

بعضیا قتل مهسا امینی رو در کنار سایر وقایع تلخ این روزها مثل تجاوز و قتل امیرحسین خادمی نوجوان زرین دشتی و یا  شهادت دومامور نیروی انتظامی در درگیری با اشرار قرارمیدن و میپرسن چرا به ماجرای مهسا بیشتر از بقیه توجه شده؟ آیا این یک تبعیض علیه مردان نیست؟

اما واقعیت اینجاست که عوامل به وجود آورنده این حوادث از زمین تا آسمون با هم فرق دارن. البته از لحاظ ارزش جانی، همه این عزیزان با هم برابرن اما مثلا در ماجرای تجاوز و قتل امیرحسین خادمی، یک یا چند مرد هوسباز و پست فطرت مرتکب خطایی شدن که هیچکس به صورت سیستماتیک از اون خطا حمایت نکرده و هر چند در نگاه وسیع تر به هرحال عوامل اجتماعی در این طور فجایع سهم دارن، اما در نهایت بیشترین مسئولیت، بر عهده همون دو سه نفریه که مرتکب اون جنایت شدن و قطعا باید به اشد مجازات برسن.

 در ماجرای شهادت دو مأمورانتظامی هم به هرحال اون دو شهید به عنوان مردان نظامی، در حال انجام وظیفه ای بودن که از اول میدونستن ممکنه تهش شهادت باشه.

اما در ماجرای مرحوم امینی ما از یک طرف دختری جوان رو داریم که به امید خدا و دلگرم به امنیتی که انتظارشو داشته، از خونه زده بیرون و از طرفی دیگه با مجموعه ای تحت عنوان «گشت ارشاد» مواجهیم که به طور سیستماتیک از بودجه بیت المال که متعلق به همه ماست، مصرف میکنه تا امنیت رو برای جامعه فراهم بیاره. اما دقیقا داره ضد امنیت عمل میکنه.

حتی اگر بنا به ادعای پلیس مهسا امینی واقعا شکنجه فیزیکی هم نشده باشه و خودش سکته کرده باشه، بازم گشت ارشاد مقصره که با این دستگیری، باعث آزار روحی و فشار عصبی و حس نا امنی برای بچه های مردم شده.

 در کل به نظرم خیلی مسخره است که عده ای همه عرصه عمومی کشوری با وسعت و جمعیت ایران رو با پادگان نظامی اشتباه بگیرن و بخوان برای همه افرادش یونیفرم تعیین کنن. حجاب یونیفرمی هیچ ارزشی نداره.

به هرحال به نظرم قتل مهساامینی تونست شکاف خوبی در بین حامیان و تحمیل کنندگان حجاب اجباری به وجود بیاره و با ایجاد یک موج اجتماعی قوی، از یک طرف هم دل و جرأت زنان رو در راه مبارزه برای حقوقشون افزایش داد و هم هزینه اینطور خشونت ها رو برای گشت ارشاد بالاتر برد.

روح مهسا امینی ، امیرحسین خادمی و دو مأمور نیروی انتظامی که اخیرا در درگیری با اشرار کشته شدن شاد و انشاالله خدا به خانواده هاشون صبر و به مسئولان این کشور خرد و به ما مردم همتی برای اصلاح اونچه اصلاح شدنیست و اراده ای برای تغییر اونچه اصلاح شدنی نیست، بده.🌼🖤

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۰۹
امید برومندی

مراسم خیامخوانی بوشهری ها خیلی زیباست. میتونه یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری بوشهر باشه. من که خیلی دلم میخواد واسه دیدن یه همچین مراسمی از نزدیک یه بار به بوشهر سفر کنم. 

نام این خانم هم ماهرخ کشتکار هست که واقعا صدای گرم و دلنشینی داره. طوری این رباعی رو میخونه که انگار صد در صد جان کلام خیام رو درک کرده و اصلا در همین لحظه خیام در وجودش حلول کرده. علاوه بر صدای دلنشینش، صورت سبزه و با نمک و حالت نشستن و قلیون دست گرفتن و لبخند  روی لب، تکون دادن های سر و بقیه حالت های چهره اش موقع خوندن همه و همه در یک هارمونی کامل با معنای این شعر و آهنگ و متناسب با همه ذهنیت هایی هست که من از خیام و جهان بینی خیام دارم.

کاش از این هنرمندان در کشورمون حمایت بشه. بعد از دیدن این کلیپ خیلی در اینترنت گشتم تا اجراهای دیگه ای از خانم کشتکار رو پیدا کنم، اما هیچی نبود. حیفه که این صدای گرم و دلنشین کمتر دیده و شنیده بشه.

خیام اگر زباده مستی خوش باش
با لاله رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش

در هفته پیش رو ۲۸ اردیبشهت روز ملی خیام رو در پیش داریم. روح این شاعر، فیلسوف و دانشمند پر آوازه ایرانی و خراسانی شاد و امیدوارم اندیشه عمیقش بیشتر در بین ما ایرانی ها شناسایی و اجرا بشه.

پی نوشت: 

لذتی که در همین لحظه از دیدن این کلیپ می بریم، به این معنی نیست که رنج و مصیبتی که این روزها بر زندگی عموم مردم کشورمون جاری و ساری شده رو نبینیم و اونها رو از یاد ببریم. کاش روزی شاهد روی کار آمدن زمامداران با درایت و با لیاقتی باشیم که دیگه شاهد صف بستن پی در پی مردممون در صف های روغن و ماکارانی و مرغ و تخم مرغ نباشیم. کاش روزی همه اونقدر خوش و در صلح و آرامش باشیم که در این اردیبهشت زیبا به جای فریاد دادخواهی و مظلومیت هموطنانمون در خوزستان و اصفهان و لرستان و در جای جای کشور، فقط شاهد محافل پر از شور و نشاط سعدی و #خیام_خوانی و انواع جشن و سرورها باشیم.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۵۴
امید برومندی

نظرات شخصی: 
۱-مزخرف تر از متوحش هایی که در مشهد با اسپری فلفل به زنانی که میخواستن وارد ورزشگاه بشن حمله کردن، کسانی هستن که میگن خب همونطور که مردها نمیتونن تماشاچی بازی زن ها باشن، زن ها هم نباید وارد ورزشگاه مردها بشن!
آخه یه تفکر چقدر میتونه سطحی باشه؟ کسی نیست از اینا بپرسه مگه تا حالا مردا واسه تماشای مسابقات خانمها درخواستی دادن؟ هیچوقت اینطور منسجم و ادامه دار اعتراض کردن؟ خب مردا هم اگر براشون مهمه دنبال حق خودشون برن، چکار به حق خواهی یک گروه دیگه دارن؟ بعدشم محبوبیت مسابقات فوتبال مردان در همه جهان خیلی زیاده و همه جا بین زنان هم طرفدار داره.

۲-مضحک تر از کسانی که وقتی میخوان از جنگ روسیه علیه اوکراین حرف بزنن، برای خوش اومدن پوتین، از واژه «عملیات ویژه نظامی» استفاده میکنن، اونایی هستن که میان به یک شهروند عادی مثلا به یک بلاگر ساده(نه یک رسانه عمومی با بودجه دولتی) میگن چرا از مقاومت مردم ودولت اوکراین در برابر روسیه و مقاومت احمد مسعود علیه طالبان حمایت میکنی ولی درباره جنگ یمن یا سوریه یا فلسطین نظری نمیدی؟
 آخه چجوری باید به اینا فهموند دنیا پر از هزاران موضوعه که هر آدمی بر مبنای علاقه و ایده های خودش به بعضیهاش بیشتر توجه میکنه. آره شاید مسائل یمن و فلسطین واسه یه کسی زیاد مهم نباشه یا نخواد موضع بگیره، اما مسئله اوکراین و افغانستان براش مهم باشه و علناً موضع گیری هم بکنه. این یک انتخاب شخصیه. 

۳-بی خردتر از کسانی که مخالف حقوق شهروندی برابر بین مردها و زن ها هستن، اونایی هستن که میگن هر وقت زن ها هم مثل مردها رفتن سربازی اجباری، بیان ادعای حقوق برابر بکنن! 
خب اولا قانون سربازی اجباری رو هم همین مردها واسه مردها گذاشتن. توی کشور ما کی زن ها در رأس امور بودن که چنین تصمیماتی بگیرن؟ ثانیاً منم طرفدار سربازی اجباری نیستم ولی چه ربطی داره که به خاطر اینکه مردها میرن سربازی باید حقوق شهروندی زنان رو نادیده گرفت؟

۴-بی منطق تر از کسانی که کلا طرفدار فرهنگ مردسالاری هستن و آفرینش زن ها رو برای خدمت به مردها میدونن، اونایی هستن که ادعا دارن خیلی روشنفکر و اهل مطالعه و خردمندن و ... اما با دیدن بعضی مصداق ها از اجرای غلط ایده های فمنیستی در جامعه، کل این جریان فکری درست و معتبر رو زیر سئوال می برن و هنوز به اشتباه تصور میکنن فمنیسم یک جنبش ضد مرد هست.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۲۷
امید برومندی

یک سال از زمان قتل مرحوم علی فاضلی منفرد جوان همجنسگرای ایرانی به دست چند نفر از اعضای خانواده اش می گذره. خوب یادمه اردیبهشت پارسال زمانی که خبر قتل این طفلی رو به خاطر همجنسگرایی شنیدم فکر کردم شاید تجاوز یا خلاف سنگینی مرتکب شده و گرنه فقط به خاطر گرایش جنسی که نمیشه کسی رو کشت، اونم به این راحتی! هر چند حتی در صورت خلاف و تجاوز هم باز بدون محاکمه عادلانه کسی حق نداره، آدمی رو بکشه. ولی درباره علیرضا چنین انگیزه هایی هم وجود نداشته. پس چرا برادر و پسرعموهاش فکر کردن حق دارن که اون بیچاره رو بکشن؟ 

طرفدار چه مکتب فکری و اعتقادی بودن که آدم کشی براشون راحت تر از تحمل تفاوتهای یک انسان دیگه بوده؟ ظاهرا از نظر قاتلان علی اینکه یک انسان در لحظات خصوصی زندگیش، در اتاق خوابش با یکی مثل خودش میخواد چه رفتاری داشته باشه، خیلی بدتر از اونه که خودشون چاقو و تبر بردارن و دست به قتل بزنن! 

اما واقعا چرا باید اینقدر نفرت و دشمنی نسبت به یک انسان متفاوت داشت؟ آیا از این میترسیدن که نسل بشر به خطر بیافته؟ ولی مگه دگرباشان جنسی چند درصد جامعه هستن؟ آیا بعضی از ما فکر میکنیم اونا روی بقیه تاثیر میذارن؟ خب اگر گرایش جنسی قابل تبلیغ و ترویج یا تغییر دادن بود وقتی که اکثریت جامعه دگرجنسگرا هستن پس قاعدتا اکثریت باید خیلی راحت تر  میتونستن روی اقلیت دگرباشان تاثیر بذارن و تغییرشون بدن. 

اما همونطور که چپ دست ها، سیاه پوست ها، چشم بادامی های آسیا، قدبلندها و قد کوتاه ها در همه جهان همینطوری متولد میشن و روی دیگران تأثیر نمیذارن و ویژگی های ذاتی و خدادادی شون قابل ترویج نیست، گرایش های جنسی هم همینطوره. پس چرا باید اونقدر از این بندگان خدا ترسید و نفرت داشت که به نظر بعضی ها کشتن دگرباشان_جنسی ، بهتر از همزیستی با اونها باشه که فقط خلقت خدادادیشون متفاوته و هیچ آزاری برای بقیه ندارن؟ یه زمانی می ترسیدیم داعش به مرزهای ایران برسه و بیاد سرهامونو ببره، اما با داعش داخلی که ممکنه درون تک تکمون وجود داشته باشه و ناگهان در بعضی موقعیت ها خودشو نشون بده، چه کنیم؟ آیا شما هم کسانی رو می شناسید که از دیدن انسان های متفاوت میترسن و بی جهت ابراز چندش و نفرت می کنن و حتی به متفاوت ها آزار می رسونن؟ اونها داعش درونشون بیدار شده. خیلی مراقب باشید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۰۲
امید برومندی

در روزهای رونق گرفتن بازار کلاب هاوس در ایران و تب روزافزون ورود ایرانی ها به این شبکه اجتماعی جدید، از اونجایی که ورود به این برنامه باید همراه با دعوتنامه از طرف کس دیگه ای انجام بشه و خیلی ها از جمله خود من چند روزی در انتظار دعوتنامه بودیم، شعر طنز زیر رو سرودم و در پیج اینستاگرامم منتشر کردم:

 

هیچکس نیست که ناز دل ما را بخرد

همنشین دل ما باشد و با ما بپرد

در حقیقت که بماند به مجازی حتی

یکنفر نیست که ما را به کلاب هاوس ببرد

 

 

لازم به توضیحه، از اواخر فروردین 99 وارد کلاب هاوس شدم اما فضاش رو تا حالا اصلا نپسندیدم. اینستاگرام رو بسیار ترجیح میدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۲۹
امید برومندی

این روزها بسیار احساس می کنم میشود با هیچ چیز و هیچ کس در این دنیا مخالفتی نداشت، دشمنی نکرد و در صلح کامل با خود و جهان به سر برد و اصلا نخواست که هیچ چیزی را تغییر داد بلکه با هر کس و هر چیزی در زندگی همانطور که هست انس بست و همزیستی کرد و به کمال رسید.

شاید این نقطه آغازی باشد بر آرامشی عمیق و ژرف و باوری قاطع به ناپایداری اوضاع جهان و نسبتی که همه معناها و ابعاد زندگی با نوع و زاویه نگاه ما دارد.

البته اگر طبیب بودم این نسخه را برای هر بیماری نمی پیچیدم. این از آن نسخه هاست که به همان اندازه که می تواند شفابخش باشد، مهلک و خطرناک هم هست. ممکن است انسان را به بیراهه های رخوت و سستی بکشاند. به نوعی می تواند شروع مردن هم باشد و شروع یک بی تفاوتی سرد و ویرانگر نسبت به همه چیزهایی که به طور منطقی باید برای هر انسان زنده ای اهمیت بالایی داشته باشد.

 ممکن است به جای دیدن عشق و شکوه در همه چیز و لذت آگاهانه ی تسلیم و دل سپردن به جریان هر چه باداباد پس از هر تلاش سخت، انتظاری راکد و کسالت بار و طوأم با رنج و دلمردگی برای عبور خود به خود از شرایط ذلت بار فعلی به ذلت نجاتی کاملا اتفاقی و ترحم برانگیز را در پی داشته باشد.

درست مثل چاقویی که تیزی لبه اش هم می تواند مرگ افرینی کند و هم همراستا با زندگی و ضرورت هایش باشد و البته استفاده از آن همیشه در هر حال باید با احتیاط صورت بگیرد.

به هرحال اگر نگویم این روزها در همه وقت و همه حال زندگی این احساس صلح و رهایی را با خود دارم، اما به کرات آن را در خود حس می کنم و با آن مواجه می شوم که بسیار دلنشین است. گاهی باید چشم ها را بست و با تمام حواس جان به صدای عبور زندگی خیره شد بی هیچ هیجان کاذب و قصدی برای مداخله های غیراصولی در اموری که بسیار بالاتر از حوزه اراده ما، مقدر شده اند.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۱۳
امید برومندی

بسیاری از مواقع باید دردها را در خود فرو خورد و فقط خندید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۴۳
امید برومندی

#پسرخاله   #پسرخاله_جان  #شب_نشینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۳۲
امید برومندی