نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

امید برومندی
متولد 1367
اینجا حیاط خلوتی است برای بیان دیدگاه های شخصی اینجانب درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.
پیج شخصی من در اینستاگرام: omidbromandi@

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گیاهخواری» ثبت شده است

یک ناهار گیاهی در کنار دوست خوب گیاهخوارم حمید دلبری عزیز.

با اینکه مثلا مهمون خونه من بود، اما به خاطر حساسیتی که در گیاهی بودن کامل غذایی که میخوره، داره، تقریبا خودش همه مواد لازم رو آورد و خودشم ایستاد پخت تا خیالش راحت باشه. یه جورایی انگار من میهمان حمید بودم. 

اینجور مهمونی دادن خیلی حال میده.

حمید از قدرهای گیاهخواری در ایرانه که مجموعه بزرگ و موفقی در فضای مجازی برای معرفی و فرهنگسازی درباره گیاهخواری و پاسخ به سووالات گیاهخواران یا علاقه مندان به گیاهخواری داره. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۳۹
امید برومندی

آیا زنده به گور کردن جوجه های نر جنایتی است با همدستی همه گوشتخواران؟

 

امید برومندی / مجله اینترنتی  اسرارنامه 

 

مشاهده فیلم های زنده به گور کردن هزاران جوجه یک روزه در روزهای اخیر، وجدان بسیاری از مردم ایران را به درد آورده و باعث بروز واکنش های متعددی شده است. من هم به محض دیدین اولین ویدئو میخواستم واکنشی نشان بدهم. اما خوب که فکر کردم، متوجه شدم واکنشی که احساسی باشد، دوامش فقط همان لحظه اول است و بعد به فراموشی سپرده می شود.

با اینحال به نظر می رسد، این اتفاق بهانه ای خوب به دست گیاهخواران داده است که تا حد امکان به رژیم غذایی گوشتخواری حمله کنند و آن را بی رحمانه و جنایت آمیز بدانند.

واقعیت اینجاست این چند روز با پیگیری اخبار مربوط به این ماجرا، تقریبا همه فهمیده اند که ظاهرا معدوم سازی جوجه های نر یک روزه ، روندی همیشگی در صنعت مرغداری در همه جهان است که گاهی به راحتی از «جوجه کِشی» به «جوجه کُشی» منجر می شود. فقط اینبار انتشار فیلم ها باعث شده افراد بیشتری از این اتفاق با خبر شوند و با دیدن لحظه کشتار جوجه های بی دفاع وجدانشان به درد آید. اما ناراحتی به تنهایی کافی نیست. وقتی که خوردن گوشت و سایر محصولات حیوانی که به شیوه صنعتی تهیه می شوند بخشی از رژیم غذایی بسیاری از ماست و ممکن است همین حالا در داخل قابلمه روی اجاق گاز، گوشت مرغ یا حیوان دیگری را داشته باشیم که برای ناهار یا شام امروزمان در حال پختن است، پس ناراحتیمان از دیدن این صحنه ها یک حس زودگذر و هیجانی است.

 

با کشتار حیوانات بی دفاع چه کنیم؟

برای آن هایی که عمیقاً از کشتار و رنج حیوانات ناراحتند، برخورد درست و منطقی با این مسئله چیست؟ آیا اینکار جنایت است یا بخشی از چهره بی رحم و البته واقعی طبیعت است که در همه جهان و بین همه جانداران وجود دارد. همان چهره بی رحمی که باعث می شود همین جوجه های مظلوم و نازنین هم اگر به جای معدوم شدن، در باغ و باغچه ای رها شوند، در کنار برگ و دانه گیاهان، کرم و مورچه و حشرات زنده داخل آن باغچه را شکار کنند و برای بقای خود، بخورند.

واقعیت این است که نظام طبیعت بی رحم و بی تعارف است و انسان نیز در بخش جسمانی وجود خود جزئی از همین طبیعت است. بنابراین اگر انسان ها در طول هزاران سال به این نتیجه رسیده اند که گوشت و شیر و تخم مرغ حیوانات و حتی پوست و پشم آن ها می تواند تامین کننده نیازهای خوراک و پوشاکشان باشد، و حتی شیوه های پخت بسیار متنوعی را اختراع کرده اند، حتما نیاز و ضرورتی وجود داشته است و حتی اگر آن نیاز و ضرورت امروز از بین هم رفته باشد، باز به این زودی این سبک دیرینه ی زندگی بشر تغییر اساسی پیدا نخواهد کرد.

 خصوصا که برخی دیگر نیز اعتقاد دارند که به طور کل کمال نهایی حیواناتی که غذای انسان ها یا دیگر جانداران هستند، در همین است که توسط یک موجود زنده دیگر شکار و خورده شوند.  

 

قابل دفاع نیست

همه آنچه تا اینجا عرض شد، برای دفاع از اینطور برخوردهای ناراحت کننده با حیوانات نیست. حال آنکه اینجانب حتی هنگامی که می بینم در یک باغچه یا گلدان به قصد هرس، بوته گلی از خاک کنده و به کناری انداخته می شود، دلم برایش می سوزد و دوست دارم بتوانم برای نجات آن گیاه کاری بکنم، چه برسد به حیوانات که از لحاظ مراتب حیات نسبت به گیاهان پیشرفته تر و نزدیک تر به انسانند.

همچنین بعید می دانم کمتر کسی از مشاهده فیلم کشتار جوجه های یک روزه و برخوردهای بی رحمانه ای که در آن فیلم ها مانند یک کالای بی ارزش با آن ها می شود، از جمله با بیل برداشتن و ریختنشان در کیسه های پلاستیکی مانند زباله و بعد زنده به گور کردن، یا زنده انداختنشان در دستگاه های خوردکن صنعتی، یا بعضا زنده سوزاندنشان، ناراحت نشود.

 

چاره چیست؟

صرفا با چند روز پست و استوری گذاشتن در فضای مجازی و ابراز تأسف از کشتار جوجه های یک روزه که چیزی حل نمی شود. دعوت از همه جامعه بشری برای ترک رژیم غذایی گوشتخواری و روی آوردن به گیاهخواری نیز مسلماً به این زودی شدنی نیست. از طرفی دیگر نباید فراموش کرد همین حالا تعداد زیادی از مردم جامعه خودمان در مشاغلی مرتبط با تولید، پرورش و عرضه محصولات غذایی مرتبط با حیوانات هستند. این خود یک زنجیره شغلی بزرگ با به کار گرفتن تعداد زیادی از افراد جامعه است. پس نه می توان و نه منطقی است که ناگهان با انتشار یک فیلم بخواهیم دستور ترک یک رژیم غذایی به وسعت همه جهان و تخته کردن کار و کاسبی شمار زیادی از همشهریان و هموطنان و انسان های دیگر در سرتاسر دنیا را صادر کنیم، اما در عین حال می توان کارهایی کرد که در حال حاضر یا در آینده به اصلاح تدریجی روندهای اشتباه و آزاردهنده منجر شود. در زیر به بعضی از آن ها اشاره می شود:

 

1- کاهش استفاده از گوشت، شیر، تخم مرغ و سایر محصولات حیوانی تا حد امکان: در اینکه بین دو رژیم غذایی گیاهخواری و گوشتخواری کدامیک فواید بیشتری برای انسان دارند، اختلاف نظر زیادی بین پزشکان و متخصصان وجود دارد. اما حتی پزشکان و محققانی که مصرف گوشت و سایر محصولات حیوانی را برای سلامتی ضروری می دانند، در اینکه مصرف زیاد چنین محصولاتی مضر است، شکی ندارند و مصرف کم و به اندازه را توصیه می کنند. این دقیقا بر خلاف یک نگاه سنتی است که بین بسیاری از مردم رایج است که تصور می کنند هر چه گوشت و شیر بیشتری مصرف شود، بدن سالم تر و قوی تر خواهد بود. حداقل وجود هزاران انسان گیاهخوار در تمام جهان و در کشور خودمان که در سالهای اخیر رو به افزایش نیز هستند، نشان می دهد که انسان می تواند بدون استفاده از هیچ غذای حیوانی و فقط با تغذیه از گیاهان و میوه جات، زنده و سالم باقی بماند. پس اگر به خاطر عادت دیرینه یا به خاطر برخی توصیه های پزشکی مایل به ترک کامل رژیم غذایی گوشتخواری و گیاه خوار شدن کامل نیستیم، حداقل می توانیم تا حد امکان مصرف گوشت و فرآورده های حیوانی را کاهش دهیم و با الگو گرفتن از رژیم غذایی گیاهخواران می توانیم به تدریج این باور را در خود به وجود آوریم که یک غذای بدون گوشت و بدون تخم مرغ یا شیر و لبنیات هم می تواند مقوی و انرژی بخش باشد و بیشتر احتیاجات بدن را فراهم آورد. قارچ، خرما، سیب زمینی، عدس و بسیاری از حبوبات، انواع سبزیجات و میوه ها هر یک دارای خواص بیشماری هستند که اغلب با خواص موجود در گوشت و شیر برابری می کنند و تازه ضررهای آن را هم ندارند. خوشبختانه با پیشرفت هایی که در صنعت غذا به وجود آمده، شیر و پینر و لبنیات گیاهی نیز اکنون در بازار موجود  است. اینجانب اکنون که این یادداشت را می نویسم در چند ماه اخیر و خیلی قبل از مشاهده فیلم کشتار جوجه ها، سعی کرده ام وابستگی ذهنی ام به غذاهای صرفا گوشتی یا حاوی لبنیات و تخم مرغ را به  عنوان تنها غذاهای مقوی تغییر دهم که تا حد زیادی موفق بوده ام. اکنون به این باور رسیده ام که یک عدسی خوشمزه و جا افتاده بدون استفاده از هیچ روغن حیوانی و هیچ گوشت چرخ کرده ای، می تواند خیلی سالم تر و مفیدتر از یک بشقاب چلوکباب یا چلومرغ اصطلاحا چرب و چیلی باشد. بنابراین بدون اینکه بخواهیم کاملا و صد در صد گیاهخوار شویم هم می توانیم رژیم غذاییمان را اصلاح کنیم و با مصرف هرچه کمتر غذاهای گوشتی، شغل هایی نظیر مرغداری و دامداری صنعتی را که با آزار و رنج زیادی برای حیوانات همراه است، کاهش دهیم.

 

2- استفاده بیشتر از محصولات ارگانیک و محلی اینبار به خاطر حیوانات: تقریبا همه می دانیم که ارزش غذایی محصولات ارگانیک چه میوه و سبزی و چه گوشت و لبنیات و تخم مرغ از محصولات صنعتی بیشتر است و به نوعی سالم تر است. اما علاوه بر سلامتی و ارزش غذایی بالاتر که فایده آن برای خود ما انسان هاست، استفاده از گوشت و لبنیات و تخم مرغ محلی و ارگانیک فایده دیگری نیز از بابت حقوق حیوانات دارد. زیرا به نظر می رسد در این شیوه پرورش حیوانات که عمدتا در روستاها یا به ندرت در خانه ها و یا مزرعه های شخصی توسط خود افراد انجام می شود، ظلم و ستم کمتری به حیوانات صورت می گیرد. حیواناتی نظیر مرغ و خروس و گوسفند در روستاها به شرط اینکه دخالت های انسانی شبیه تزریق آمپول های هورمونی، یا دخالت هایی برای حاملگی مصنوعیشان نباشد، تقریبا زندگی طبیعی و روتین خود را دارند. در محیط هایی آزاد و رها زندگی می کنند. خورد و خوراکشان مرتب است، به وقت احساس نیاز، اقدام به تولید مثل می کنند و جوجه ها و فرزندانشان را به شیوه طبیعی خود پرورش می دهند. حتی دوستی و انس و الفتی خاص بین این حیوانات و انسان ها به وجود می آید. فقط در مرحله ای که قرار است غذای انسان ها شوند، با رعایت آداب خاصی که وجود دارد، ذبح می شوند. این شرایط خیلی با دنیای سرد و خشک ماشینی که در مرغداری ها و دامداری های صنعتی مشاهده می کنیم متفاوت است. در شیوه صنعتی است که شاهد اینطور کشتارهای بی رحمانه هستیم. چون همه چیز به شکل ماشینی درآمده حتی تولید انبوه جوجه ها و مسلماً در این شیوه کارخانه ای مانند هر صنعت دیگری مقررات سفت و سخت اقتصادی و تجاری حاکم است نه عواطف انسانی و حیوانی.  البته پر واضح است که جمعیت روستائیان در دهه های اخیر در کشورما و بسیاری از مناطق جهان آنقدر کم شده که محصولات تولیدی آن ها جوابگوی نیاز بالای بازارفعلی برای گوشت و شیر و تخم مرغ نیست. اما اگر چنانکه در بند قبل گفته شد تقاضای ما نیز برای مصرف اینگونه محصولات کم شود و از طرفی دیگر از روستائیان حمایت بیشتری برای باقی ماندن در روستاها و تولید محصولات ارگانیک صورت بگیرد، بعد از مدتی احتمالا تعادل لازم بین عرضه و تقاضا برقرار می گردد.

 

3- اطلاع رسانی بیشتر درباره سبک زندگی گیاهخواری و جایگزین های مناسب گیاهی برای غذاهای حیوانی. افزایش آگاهی بسیار مفید و ضروری است. بسیاری از مردم اگر بدانند که بسیاری از خواصی را که از غذاهایی با محصولات حیوانی به دست می آورند، به راحتی می توانند از گیاهان و میوه جات بگیرند، ممکن است در تعصب و احساس نیاز وسواس گونه شان برای ادامه رژیم گوشتخواری تجدید نظر کنند. حتی اگر کاملا آن را به کنار نگذارند، ولی ممکن است خیلی وقت ها به راحتی بتوانند، یک کاسه عدسی داغ یا قرمه سبزی با قارچ یا ماکارانی با سویا را با یک کاسه کله پاچه پر کلسترول یا قرمه سبزی و ماکارونی با گوشت قرمز جایگزین کنند. این اطلاع رسانی می تواند بر عهده انجمن های گیاه خواری، تیم های پزشکی و متخصصان صنایع غذایی و کلیه رسانه هایی باشد که به دنبال روشنگری در جامعه هستند.

 

4- نظارت جدی تر بر بازار برای جلوگیری از تولید مازاد گفته می شود کشتار جوجه های یک روزه اتفاق رایجی در صنعت مرغداری در همه جای دنیاست. زیرا جوجه های نر کلا فایده کمتری برای این صنعت دارند و معمولا همان اول معدوم می شوند. اما این می تواند در مرحله اول به عنوان یک وظیفه اخلاقی و بعد از آن یک وظیفه قانونی برای صاحبان این صنایع باشد که هر چه بیشتر مدیریتی علمی را اعمال کنند که به موقع کاهش تقاضا را پیش بینی کرده و مانع تولید این حجم بالای جوجه ها شوند و دست کم تخم مرغ ها را هنوز قبل از تبدیل شدن به جوجه معدوم کنند.

 

5- برنامه ریزی برای استفاده خردمندانه از تولیدات مازاد: به هرحال اینطور که معلوم است تولید جوجه و تخم مرغ مازاد گاهی اوقات اجتناب ناپذیر است. اما باز در همین حال نیز احتمالا می توان با یک برنامه ریزی درست استفاده خردمندانه تری از این تولیدات داشت. به طور مثال شاید بتوان تخم مرغ و جوجه مازاد را به جای معدوم کردن، به عنوان غذای مورد نیاز حیواناتی که درباغ وحش ها و یا مراکز نگهداری حیوانات ولگرد نگهداری می شوند، مورد استفاده قرار داد. یا شاید بتوان جوجه هایی را که قرار است کلا کشته شوند، به صورت رایگان در اختیار روستائیان یا افراد نیازمند در مناطق فقیرنشین شهرها قرار داد تا آن ها خود به شیوه سنتی، به پرورش این حیوانات بپردازند و بتوانند حداقل یک وعده غذایی خود را تأمین کنند.

 

مسوولانه و صلح آمیز

به هرحال آنچه در روزهای اخیر در فیلم های مربوط به کشتار جوجه های یک روزه دیدیم قطعا وجدان هر انسانی را به درد می آورد. بدون شک کارگرانی که به ضرورت شغلی مجبورند این کار را انجام دهند در خط مقدم آسیب روحی و روانی از این کار هستند. اصلا  هم نمی توان انکار کرد که واقعا این بخشی از فرآیند عادی تولید غذای ما انسان هایی است که رژیم غذایی گوشتخواری داریم و اگر همه ما گیاهخوار بودیم هرگز چنین فرآیندهایی در ارتباط با حیوانات بی دفاع اتفاق نمی افتاد. بنابراین باید تک تک ما گوشتخواران سهم و مسئولیت خود را در این ماجرا بپذیریم. اما با احترام به نظر همه گیاهخوارانی که دوست دارند با استفاده ازاین فرصت، همه بشریت را به سرعت به سمت گیاهخواری هل بدهند، باید بدانیم اگر ما گوشتخواران اکثراً به صورت ناخودآگاه و از بدو تولد این رژیم غذایی را به عنوان یک سبک زندگی اجدادی و طبیعی خود آموخته ایم و حالا نمی توانیم یا فعلا نمی خواهیم به ترک کامل آن اقدام کنیم، شاید ما هم حق داریم، اما حداقل می توانیم مصرفمان را کاهش دهیم تا با کاهش مصرف ما، میل بازار نیز به سرمایه گذاری در چنین صنایعی کاهش یابد و شاید به تدریج سبک های مسئولانه، سالم و صلح آمیزتر غذایی در زندگی بشر شکل بگیرد.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۲۶
امید برومندی