نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

امید برومندی
متولد 1367
اینجا حیاط خلوتی است برای بیان دیدگاه های شخصی اینجانب درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.
پیج شخصی من در اینستاگرام: omidbromandi@

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظرات شخصی» ثبت شده است

امروز خبر رسید آرمیتا گراوند بعد از 28 روز جدال بین مرگ و زندگی، تسلیم مرگ شد و از بین ما رفت. روح این دختر مظلوم شاد باشه و امیدوارم خدا به خانواده اش صبر بده.

درباره دلیل به کما رفتن آرمیتا حرف های مختلفی زده میشه. بعضیا میگن خود به خود اینطوری شده و بعضی های دیگه میگن به خاطر اینکه بی حجاب بوده، از جانب ماموران حجاب اجباری مورد حمله و آزار قرار گرفته.

من نمی تونم دقیقا بگم کدوم روایت درسته. اما ای کاش در جامعه آزاد و متمدنی زندگی می کردیم که حتی فکر اینکه یک دختر نوجوون ایرانی به خاطر یک متر پارچه کمتر یا بیشتر، ممکنه مورد چنین خشونتی قرار بگیره هم به ذهنمون خطور نمی کرد و اصلا نمی تونستیم چنین چیزی رو حتی به عنوان یک گزینه در نظر بگیریم.

به هرحال من با تفاوت قائل شدن بین دو موضوع «ججاب» و «اجبار در حجاب» مطمئنم بساط حجاب اجباری و هر چیز اجباری دیگه ای در زندگی و انتخاب های شخصی مردم پایدار نمی مونه ولی ای کاش کسانی که مدافع و معتقد به حجاب هستن، بدونن این راهش نیست و طوری رفتار کنن، که به جای دافعه و ایجاد حس نفرت در دیگران، جاذبه داشته باشن. یه جوری که آدم ها داوطلبانه به سمت انتخاب ارزش های اونها برن نه با زور و خشم و کینه ای که در نهایت باز از یک جایی مثل اعتراضات سال 1401 سر بیرون میزنه و باعث خسارت های گسترده ای به کشور میشه.

بعضی ها میگن این حرف ها رو نگو، فلانی ها تحملشو ندارن. ولی من میگم اعتراض داشتن به روندهای اشتباه در جامعه حق هر شهروندیه و بیان اعتراض به این شیوه (نوشتن در یک رسانه شخصی) از مدنی ترین و صلح آمیز ترین روش هاییه که هر انسان آزاده ای که نمی خواد به بدی ها و پلشتی ها عادت کنه و در مقابلشون سر فرود بیاره میتونه ، می تونه ازش استفاده کنه .اگر این مقدار هم تحمل نشه، وایییی بر چنین جامعه ای. با این حال اگر می خوایم جامعه مون پیشرفتی بکنه، باید هر کدوممون هر کجا هستیم یک قدم بیایم جلو و این نوشتن شاید همون قدم ساده من باشه که فعلا برای اصلاح جامعه از دستم بر میاد.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۲ ، ۲۲:۰۵
امید برومندی

در روزهای اخیر یک مرد سبزواری طی یک درگیری خیابانی با افرادی که مزاحم دو دختر جوان شده بودن، به قتل رسید.

روح مرحوم حمیدرضا الداغی شاد و خدا به خانواده اش صبر بده. اما آیا می شد از رقم خوردن این فاجعه جلوگیری کرد؟

بعضی از افراد معتقدن اینطور مواقع هر کسی میخواد بره کمک، باید به عنوان یک اصل مهم حفظ جون خودش رو در نظر بگیره. خصوصا وقتی که اصلا معلوم نیست علت درگیری بین اون دختر و پسر و رابطه شون چی بوده و تهش میخواسته به کجا ختم بشه؟ شاید تهش به این تلخی هم نمیشد! اصلا نهایتش اینه یکی از همون ها که درگیر ماجرا بودن کشته میشدن. خب الانم بالاخره یک نفر کشته شد. ولی یک نفر آدم کاملا بیگناه که واسه خودش زندگی و خانواده جدایی داشت و حق خانواده اش نبود که اینطوری بی دلیل داغدار بشن. پس ظاهرا در اصل ماجرا هیچ تغییری ایجاد نشده فقط جای قربانی ها عوض شده. 

تازه متاسفانه این ماجرا دست آویزی شده برای بعضی افراد که میخوان از این فاجعه، به نفع اهداف و عقاید شخصی و سیاسی خودشون سوءاستفاده کنن. مثلا در حالیکه در فیلم کمتر از دو دقیقه ای این حادثه فقط نحوه درگیری و چاقو خوردن مرحوم الداغی مشخصه و بقیه علل و جزئیات ماجرا مشخص نیست، عده ای میخوان به زور این مسئله رو به بی حجابی دخترها (که اتفاقا در اون فیلم بی حجاب هم نبودن) و موضوعات روز کشور و مطالبات مردم در جنبش زن زندگی آزادی ربطش بدن و به اصطلاح مصادره به مطلوب کنن! حالا انگار که تا الان قتل و درگیری و چاقوکشی سر مسائل مختلف مالی، ناموسی، قبیله ای، دعواها و هیجانات لحظه ای و ...توی این شهر و کشور نبوده!


و اما دو نکته برای جمع بندی:


1-    بهترین کار در چنین موقعیت هایی، اطلاع دادن به پلیس و تلاش برای منصرف کردن طرف های درگیر از ادامه دعواست. با اضافه شدن افراد جدید در یک درگیری، ممکنه اون بحران ابعاد بزرگتری پیدا کنه. باید یادمون باشه که اصل مهم جلوگیری از بروز فاجعه است نه عوض کردن جای قربانی ها!


2-    به جای سرزنش کردن دائمی زنان و تلاش برای محدود کردن اونها باید تلاش کرد که امنیت و فرهنگ جامعه رو بالا ببریم تا همه بتونن آزادانه طبق باور و علاقه خودشون زندگی کنن و چند فرد اوباش به این راحتی به خودشون جرأت ندن مزاحمت و درگیری ایجاد کنن و دست به سلاح بشن!


بازم روح مرحوم الداغی که به هرحال قصد کمک و یاری رسانی رو داشت شاد. امیدوارم مجازات عادلانه ای در انتظار قاتلینش باشه و کاش کمتر شاهد این فجایع باشیم. 

 

دریافت

 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۴۳
امید برومندی

درست در زمانی که بر اثر جهت گیری های دائما اشتباه و مدیریت پر غلط حاکمان کشور، سالهاست که ما مردم ایران با مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی دست به گریبانیم و نرخ بالای تورم در همه اجناس، اجاره های سنگین مسکن و خشکسالی های چندین ساله، بسیاری از ما را حتی برای تهیه نیازهای اساسی ای مانند آب، خوراک، پوشاک و مسکن به رنج انداخته است، درست در همین روزها عده زیادی از مردم در شهرهای مختلف کشور به خیابان آمده اند تا یادآوری کنند، «آزادی» هم یکی دیگر از نیازهای اولیه بشر و از حقوق مسلمی است که در این سالها از همه ما به ویژه از زنان ایرانی دریغ شده است. نیازی که به خاطر آن خود را حتی در مقابل خطر گلوله و باتوم و بازداشت پلیس قرار میدهند و شجاعانه فریاد میزنند: «زن زندگی آزادی»

 

قبلا عده ای میگفتند، موضوع اعتراض زنان به حجاب اجباری و مطالبه آزادی از سوی آنان یک حربه و دستاویز غیرمستقیم از سوی حاکمیت ایران است تا حواس مردم را از دیگر مشکلات و فسادهای کشور پرت کند. اگرچه بنده از ابتدا موافق این ایده نبودم ولی به فرض اگر این فرضیه را قبول هم بکنیم، اکنون همین موضوع آنقدر برای مردم مهم و حیاتی شده که چنین اعتراضات خیابانی گسترده ای را در شهرهای مختلف ایران رقم زده و اتفاقا کشته شدن و دستگیری های قبلی نه تنها مردم را نترسانده بلکه بی پروا تر کرده است. حالا دیگر آنجور فرضیه ها بیش از پیش رد میشود، چون مثل این است که کسی بخواهد برای پاک شدن لباس آلوده به خون آن را با ادرار بشوید!!!

 

به هرحال، آزادی حالا خودش به یکی از مهمترین مطالبات مردمی و بزنگاه های سرنوشت ساز برای حاکمان ایران تبدیل شده است. مطالبه ای همردیف با حقوق اساسی دیگر که تجربه کشورهای توسعه یافته جهان نشان میدهد، تحقق همه آن ها با هم نیز امکان پذیر است و نیازی نیست که مردم دست به اولویت بندی بین این حقوق بزنند.

 

اما رویه همیشگی حاکمان و رسانه های وابسته به حاکمیت ایران معمولا به این شکل بوده است که اینطور اعتراضات را ناشی از توطئه دشمنان خارجی دانسته که مردم ما را علیه شرایط گل و بلبل کشور تحریک کرده و به خیابان میکشانند! خب این با خودشان است که آیا باز هم بخواهند خود را فریب بدهند یا نه؟ ولی اعتراضات مردم، جدی است و همه شواهد نشان میدهد که نارضایتی ها مرتبا شدیدتر و تعداد ناراضیان بیشتر و فاصله اعتراض ها کمتر میشود. در همین زمینه بد نیست همه حاکمان فعلی ایران به این جمله معروف مانند یک زنگ خطر مهم توجه داشته باشند: «حکومت با کفر باقی میماند اما با ظلم نه!»

 

اعتراضات زنان ایران

 

زن زندگی آزادی

 

اعتراضات زنان ایران

 

زن زندگی آزادی

 

اعتراضات به حجاب اجباری

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۱ ، ۱۴:۱۳
امید برومندی

نظرات شخصی: 
۱-مزخرف تر از متوحش هایی که در مشهد با اسپری فلفل به زنانی که میخواستن وارد ورزشگاه بشن حمله کردن، کسانی هستن که میگن خب همونطور که مردها نمیتونن تماشاچی بازی زن ها باشن، زن ها هم نباید وارد ورزشگاه مردها بشن!
آخه یه تفکر چقدر میتونه سطحی باشه؟ کسی نیست از اینا بپرسه مگه تا حالا مردا واسه تماشای مسابقات خانمها درخواستی دادن؟ هیچوقت اینطور منسجم و ادامه دار اعتراض کردن؟ خب مردا هم اگر براشون مهمه دنبال حق خودشون برن، چکار به حق خواهی یک گروه دیگه دارن؟ بعدشم محبوبیت مسابقات فوتبال مردان در همه جهان خیلی زیاده و همه جا بین زنان هم طرفدار داره.

۲-مضحک تر از کسانی که وقتی میخوان از جنگ روسیه علیه اوکراین حرف بزنن، برای خوش اومدن پوتین، از واژه «عملیات ویژه نظامی» استفاده میکنن، اونایی هستن که میان به یک شهروند عادی مثلا به یک بلاگر ساده(نه یک رسانه عمومی با بودجه دولتی) میگن چرا از مقاومت مردم ودولت اوکراین در برابر روسیه و مقاومت احمد مسعود علیه طالبان حمایت میکنی ولی درباره جنگ یمن یا سوریه یا فلسطین نظری نمیدی؟
 آخه چجوری باید به اینا فهموند دنیا پر از هزاران موضوعه که هر آدمی بر مبنای علاقه و ایده های خودش به بعضیهاش بیشتر توجه میکنه. آره شاید مسائل یمن و فلسطین واسه یه کسی زیاد مهم نباشه یا نخواد موضع بگیره، اما مسئله اوکراین و افغانستان براش مهم باشه و علناً موضع گیری هم بکنه. این یک انتخاب شخصیه. 

۳-بی خردتر از کسانی که مخالف حقوق شهروندی برابر بین مردها و زن ها هستن، اونایی هستن که میگن هر وقت زن ها هم مثل مردها رفتن سربازی اجباری، بیان ادعای حقوق برابر بکنن! 
خب اولا قانون سربازی اجباری رو هم همین مردها واسه مردها گذاشتن. توی کشور ما کی زن ها در رأس امور بودن که چنین تصمیماتی بگیرن؟ ثانیاً منم طرفدار سربازی اجباری نیستم ولی چه ربطی داره که به خاطر اینکه مردها میرن سربازی باید حقوق شهروندی زنان رو نادیده گرفت؟

۴-بی منطق تر از کسانی که کلا طرفدار فرهنگ مردسالاری هستن و آفرینش زن ها رو برای خدمت به مردها میدونن، اونایی هستن که ادعا دارن خیلی روشنفکر و اهل مطالعه و خردمندن و ... اما با دیدن بعضی مصداق ها از اجرای غلط ایده های فمنیستی در جامعه، کل این جریان فکری درست و معتبر رو زیر سئوال می برن و هنوز به اشتباه تصور میکنن فمنیسم یک جنبش ضد مرد هست.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۲۷
امید برومندی

بعضی طرفداران حجاب اجباری در روزهای اخیر کمپینی تحت عنوان #نه_به_ماسک_اجباری راه انداختن تا مثلا اثبات کنن که چرا حجاب اجباری لازمه. قبلا هم کمپین های دیگه ای مثل #نه_به_شلوار_اجباری راه افتاده بود. اما اینا حواسشون نیست که چه قدر این کاراشون مضحکه و نه تنها با این لودگی ها نمی تونن قانون حجاب اجباری رو توجیه کنن، بلکه خرد خودشون رو هم زیر سئوال میبرن و نشون میدن که چه قدر سطح استدلالشون پایینه.

۱- اولا ماسک زدن حداقل در ایران در کل ایام شدت کرونا هیچوقت کاملا اجباری نشد. اینایی که این کمپین رو راه انداختن، از همون اول دچار نقض غرض شدن. چون اگه اهل فکر باشن میفهمن که حتی ماسک واسه پیشگیری از کرونای مرگبار هم که همه قبولش دارن، باز اجباری نبود. خیلی توصیه می شد اما بازم قانون کسی رو مجبور  نکرد.

2- ماسک زدن در ایام بیماری کرونا، در جهت مقابله با یک ویروس موذی و مشخصه. مرد و زن هم نداره برای همه یکسانه. ربطی به اعتقادات هم نداره.  هیچ آدم عاقل و سالمی هم در هیچ جای دنیا علیهش کمپین راه ننداخت. مگر عده ای در کشور خاص ما برای لودگی و به مسخره گرفتن یک مطالبه اجتماعی جدی دیگران.

3- به جای اینکه با کمک روشهای مسخره و مقایسه های بی ربطی مثل ماسک اجباری بخوان مبارزه مدنی عده ای از مردم کشورمون با قانون حجاب اجباری رو تخریب کنن، بهتره حجاب اجباری و فلسفه شو با این موضوع مقایسه کنیم که آیا میتونیم به مردم بگیم که مثلا چون گاهی سرقت اتومبیل و دزدی موبایل اتفاق میافته کسی اتومبیل یا موبایلشو  از خونه بیرون نیاره؟ و اصلا چون سرقت از منازل هم اتفاق میافته، مردم کلا همیشه توی خونه هاشون باشن و مراقبت کنن؟🤔 مسلمه که نمیشه چنین چیزی گفت.
.
با اینکه همیشه در اجتماع احتمال بروز خطراتی هست، اما جامعه ای که مدیریت عقلانی بر اون حاکمه نمیاد برای همیشه زندگی همه شهروندانشو به خاطر وجود بعضی افرادقانون شکن یامتجاوز و عصیانگر محدود کنه. بلکه سعی خودش رو بر این میذاره که اون متجاوزان رو شناسایی کنه و تحت کنترل قرار بده تا آزادی ها و سبک زندگی شخصی شهروندان عادی و سالمش به خطر نیافته و دچار محدودیتهای آزاردهنده اونم برای همیشه نشه.

پی نوشت:
.
1- گمونم نیاز به توضیح نیست که حرفم در تمام این متن درباره قانون حجاب اجباری بود، نه اصل حجاب. چون به نظرم اصل حجاب چیز خوبیه. اما در نظر همه یک شکل مشخص نداره که بشه با خط کش اندازه شو سانت کرد. و هر چی که باشه نهایتاً ارزشش به داوطلبانه و انتخابی بودنشه.
.
۲- امیدوارم اینجا یک حرف تکراری رو از دوستانم نشنوم. یعنی کسی نیاد بگه، «حجاب اجباری الان قانون کشور ماست و  همه باید قانون رو رعایت کنن.» چون از قبل جواب این حرف آماده است. هر چند به طور کل احترام و رعایت قانون واجبه ولی هر قانونی خوب نیست و شهروندان یک کشور حق دارن که برای تغییر قوانین اشتباه یا ظالمانه یا قوانینی که تاریخ مصرفشون گذشته و الان دیگه کاربردی ندارن، مبارزه مدنی کنن. طبیعتاً اگر ساختارهای حاکم بخوان به جای شنیدن حرف مردم و مواجهه منطقی با اینگونه مطالبات، همچنان با استفاده از ابزارهای قدرتی که در اختیارشونه به ت حمیل اون قانون اشتباه بپردازن به تدریج شکل مبارزه مدنی هم ممکنه تغییر کنه و در بعضی موارد خشونت آمیز بشه. امیدوارم در کشور ما برای چنین موضوعات ساده و اولیه ای کار به اونجاها نکشه. دیگه یادآوری نکنم که چیزهایی مثل برده داری و تبعیض نژادی و کاپیتولاسیون و ... هم یک زمانی قوانین بعضی کشورها و جوامع جهان بود. اما مردم حق داشتن که اون قوانین اشتباه رو نقض و باهاشون مبارزه کنن.

 

صفحه من در اینستاگرام: omidbromandi@

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۲۰
امید برومندی

هفته گذشته تولد خواننده بسیار خوب کشورمون خانم گوگوش بود. کسی که می تونیم بهش بگیم اسطوره ای در موسیقی پاپ چند دهه اخیر ایران. این اسطوره در پانزدهم اردیبهشت 70 ساله شد. گوگوش ویژگی هایی داره که به جرأت میشه گفت از معدود خوانندگان ایرانی است که در تراز بین المللی هم حرف هایی برای گفتن داره. 

پیشینه فعالیت، کارهای ماندگار، قدرت صدا، انتخاب ترانه های عمیق و با معنی و همکاری با آهنگسازهایی که واقعا استاد بوده و هستن در کارهاشون. در کارنامه کاری گوگوش به نظرم به ندرت میشه کار ضعیف پیدا کرد. من که هرچی سنم میره بالاتر بیشتر طرفدارش میشم و برام جایگاه ویزه تری پیدا میکنه.

البته یقیناً گوگوش هم مثل هر آدم دیگه ای در زندگی هنری یا شخصیش نقاط ضعفی داره. اهل این نیستم که هیچکسی رو بت کنم و بپرستم. ولی حداقل اون قسمت هاییش که به ما مربوط میشه یعنی اثار هنریش، اکثرا همه عالی و فاخر هستن.

گوگوش و بسیاری دیگه از خوانندگان خوبمون اگر در ایران می موندن و ما مردم ایران رسما می تونستیم از این هنرمندانمون با خرید آلبوم ها و یا خرید بلیط های کنسرتشون در داخل کشور حمایت کنیم، موسیقی پاپ ایران خیلی بیشتر از این در جهان پا میگرفت و می درخشید. هر چند همین حالا هم همیشه کنسرت های گوگوش در خارج از کشور پر از جمعیت میشه ولی قطعا اگر اجازه فعالیت درکشور خودش رو داشت خیلی بهتر می تونست بدرخشه.

ناراحت و خشمگینم از دست نسلی که این هنرمندان خوب رو از کشور خودشون بیرون کردن و ما رو محروم کردن از چنین خوب هایی. و آخرشم خودشون نتونستن کشور بهتری بسازن. فقط ماحصل اون ارمانگرایی های تخیلی و افراطی شد وضعیت نابسامان امروزی که تتلو فقط یکی از واضح ترین پیامدهاشه. کسی که بعد از بیرون دادن کلی موسیقی های غیرقابل دفاع، از یه جایی به بعد با یه مقدار ظاهرسازی با مجوز نهادهای رسمی رفت روی عرشه یک کشتی و ترانه ای حماسی خوند که بعیده واقعا معنیشو میفهمیده و بعد با دست های تماما تتو شده، به دیدار یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری رفت در حالیکه هم قبلش در منجلاب پوچی بود و هم بعدش به مرداب تباهی افتاد. حالا هم که میخواد حرمسرا راه بندازه و ... اگر قرار  به نرمی و مدارا بود، کاش با هنرمندان اصیل و فاخری مثل گوگوش این مدارا صورت میگرفت. 

هرچند هنرمندانی مثل گوگوش هیچوقت از دل طرفدارانشون در ایران نرفتن و تازه حالا با وجود این فضای مجازی خیلی بیشتر از قبل حضور دارن. اما رنج تبعید برای اونا و رنج دوری برای طرفدارانشون به هرحال حال هست.

اصلا نمیدونم چی شد که یه دفعه یه عده ای در یک جایی از تاریخ معاصر ایران خواستن به این هنرمندان نازنین گیر بدن؟ واقعا دنبال چه هدف و آرمانی بودن؟ آیا روش درستی رو انتخاب کردن؟ آیا حتی یک درصد به اون آرمان ها نزدیک شدن؟ کاش هیچ وقت افراط نکنیم. داشتن آرمان خوبه اما در آرمانگرایی هم نباید دچار افراط بشیم. تصمیمات و رفتارهای هیجانی و احساسی آفت جامعه ماست. هر وقت یاد بگیریم قیمه ها رو نریزیم توی ماست ها، تا حد امکان به عقاید و سبک زندگی دیگران کاری نداشته باشیم و مبنای تصمیم گیری های اجتماعی مون رو میانگین عقل بشر تا همین جایی که تا همین حالا قد میده، قرار بدیم، جامعه مون از این بحران ها و التهاب های همیشگیش فاصله میگیره و به یک ثبات و ارامشی میرسه.

خلاصه کلام گوگوش و بیشتر آثارش و هنرمندان همسطحش رو دوست دارم و متاسفم که به عنوان یک ایرانی حتی همین چند خط درد و دل رو هم با نگرانی مینویسم. اما مینویسم چون نمیخوام ادامه دهنده رویه اشتباه حذف هنرمندان خوب از کشور خودشون باشم.

 

پی نوشت:

این متن برای اینستاگرامم نوشته شده بود. منتها همش اونجا جا نشد و مجبور به خلاصه سازی شدم، اما متن کامل رو در اینجا درج کردم. ادرس پیج اینستاگرام بنده: omidbromandi@

 

 

 

 


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۵۸
امید برومندی