نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

حیاط خلوتی برای بیان دیدگاه های من درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.

نظرات شخصی

امید برومندی
متولد 1367
اینجا حیاط خلوتی است برای بیان دیدگاه های شخصی اینجانب درباره هرچیزی که به آن فکر می کنم.
پیج شخصی من در اینستاگرام: omidbromandi@

بعضیا قتل مهسا امینی رو در کنار سایر وقایع تلخ این روزها مثل تجاوز و قتل امیرحسین خادمی نوجوان زرین دشتی و یا  شهادت دومامور نیروی انتظامی در درگیری با اشرار قرارمیدن و میپرسن چرا به ماجرای مهسا بیشتر از بقیه توجه شده؟ آیا این یک تبعیض علیه مردان نیست؟

اما واقعیت اینجاست که عوامل به وجود آورنده این حوادث از زمین تا آسمون با هم فرق دارن. البته از لحاظ ارزش جانی، همه این عزیزان با هم برابرن اما مثلا در ماجرای تجاوز و قتل امیرحسین خادمی، یک یا چند مرد هوسباز و پست فطرت مرتکب خطایی شدن که هیچکس به صورت سیستماتیک از اون خطا حمایت نکرده و هر چند در نگاه وسیع تر به هرحال عوامل اجتماعی در این طور فجایع سهم دارن، اما در نهایت بیشترین مسئولیت، بر عهده همون دو سه نفریه که مرتکب اون جنایت شدن و قطعا باید به اشد مجازات برسن.

 در ماجرای شهادت دو مأمورانتظامی هم به هرحال اون دو شهید به عنوان مردان نظامی، در حال انجام وظیفه ای بودن که از اول میدونستن ممکنه تهش شهادت باشه.

اما در ماجرای مرحوم امینی ما از یک طرف دختری جوان رو داریم که به امید خدا و دلگرم به امنیتی که انتظارشو داشته، از خونه زده بیرون و از طرفی دیگه با مجموعه ای تحت عنوان «گشت ارشاد» مواجهیم که به طور سیستماتیک از بودجه بیت المال که متعلق به همه ماست، مصرف میکنه تا امنیت رو برای جامعه فراهم بیاره. اما دقیقا داره ضد امنیت عمل میکنه.

حتی اگر بنا به ادعای پلیس مهسا امینی واقعا شکنجه فیزیکی هم نشده باشه و خودش سکته کرده باشه، بازم گشت ارشاد مقصره که با این دستگیری، باعث آزار روحی و فشار عصبی و حس نا امنی برای بچه های مردم شده.

 در کل به نظرم خیلی مسخره است که عده ای همه عرصه عمومی کشوری با وسعت و جمعیت ایران رو با پادگان نظامی اشتباه بگیرن و بخوان برای همه افرادش یونیفرم تعیین کنن. حجاب یونیفرمی هیچ ارزشی نداره.

به هرحال به نظرم قتل مهساامینی تونست شکاف خوبی در بین حامیان و تحمیل کنندگان حجاب اجباری به وجود بیاره و با ایجاد یک موج اجتماعی قوی، از یک طرف هم دل و جرأت زنان رو در راه مبارزه برای حقوقشون افزایش داد و هم هزینه اینطور خشونت ها رو برای گشت ارشاد بالاتر برد.

روح مهسا امینی ، امیرحسین خادمی و دو مأمور نیروی انتظامی که اخیرا در درگیری با اشرار کشته شدن شاد و انشاالله خدا به خانواده هاشون صبر و به مسئولان این کشور خرد و به ما مردم همتی برای اصلاح اونچه اصلاح شدنیست و اراده ای برای تغییر اونچه اصلاح شدنی نیست، بده.🌼🖤

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۰۹
امید برومندی

مراسم خیامخوانی بوشهری ها خیلی زیباست. میتونه یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری بوشهر باشه. من که خیلی دلم میخواد واسه دیدن یه همچین مراسمی از نزدیک یه بار به بوشهر سفر کنم. 

نام این خانم هم ماهرخ کشتکار هست که واقعا صدای گرم و دلنشینی داره. طوری این رباعی رو میخونه که انگار صد در صد جان کلام خیام رو درک کرده و اصلا در همین لحظه خیام در وجودش حلول کرده. علاوه بر صدای دلنشینش، صورت سبزه و با نمک و حالت نشستن و قلیون دست گرفتن و لبخند  روی لب، تکون دادن های سر و بقیه حالت های چهره اش موقع خوندن همه و همه در یک هارمونی کامل با معنای این شعر و آهنگ و متناسب با همه ذهنیت هایی هست که من از خیام و جهان بینی خیام دارم.

کاش از این هنرمندان در کشورمون حمایت بشه. بعد از دیدن این کلیپ خیلی در اینترنت گشتم تا اجراهای دیگه ای از خانم کشتکار رو پیدا کنم، اما هیچی نبود. حیفه که این صدای گرم و دلنشین کمتر دیده و شنیده بشه.

خیام اگر زباده مستی خوش باش
با لاله رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش

در هفته پیش رو ۲۸ اردیبشهت روز ملی خیام رو در پیش داریم. روح این شاعر، فیلسوف و دانشمند پر آوازه ایرانی و خراسانی شاد و امیدوارم اندیشه عمیقش بیشتر در بین ما ایرانی ها شناسایی و اجرا بشه.

پی نوشت: 

لذتی که در همین لحظه از دیدن این کلیپ می بریم، به این معنی نیست که رنج و مصیبتی که این روزها بر زندگی عموم مردم کشورمون جاری و ساری شده رو نبینیم و اونها رو از یاد ببریم. کاش روزی شاهد روی کار آمدن زمامداران با درایت و با لیاقتی باشیم که دیگه شاهد صف بستن پی در پی مردممون در صف های روغن و ماکارانی و مرغ و تخم مرغ نباشیم. کاش روزی همه اونقدر خوش و در صلح و آرامش باشیم که در این اردیبهشت زیبا به جای فریاد دادخواهی و مظلومیت هموطنانمون در خوزستان و اصفهان و لرستان و در جای جای کشور، فقط شاهد محافل پر از شور و نشاط سعدی و #خیام_خوانی و انواع جشن و سرورها باشیم.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۵۴
امید برومندی

نظرات شخصی: 
۱-مزخرف تر از متوحش هایی که در مشهد با اسپری فلفل به زنانی که میخواستن وارد ورزشگاه بشن حمله کردن، کسانی هستن که میگن خب همونطور که مردها نمیتونن تماشاچی بازی زن ها باشن، زن ها هم نباید وارد ورزشگاه مردها بشن!
آخه یه تفکر چقدر میتونه سطحی باشه؟ کسی نیست از اینا بپرسه مگه تا حالا مردا واسه تماشای مسابقات خانمها درخواستی دادن؟ هیچوقت اینطور منسجم و ادامه دار اعتراض کردن؟ خب مردا هم اگر براشون مهمه دنبال حق خودشون برن، چکار به حق خواهی یک گروه دیگه دارن؟ بعدشم محبوبیت مسابقات فوتبال مردان در همه جهان خیلی زیاده و همه جا بین زنان هم طرفدار داره.

۲-مضحک تر از کسانی که وقتی میخوان از جنگ روسیه علیه اوکراین حرف بزنن، برای خوش اومدن پوتین، از واژه «عملیات ویژه نظامی» استفاده میکنن، اونایی هستن که میان به یک شهروند عادی مثلا به یک بلاگر ساده(نه یک رسانه عمومی با بودجه دولتی) میگن چرا از مقاومت مردم ودولت اوکراین در برابر روسیه و مقاومت احمد مسعود علیه طالبان حمایت میکنی ولی درباره جنگ یمن یا سوریه یا فلسطین نظری نمیدی؟
 آخه چجوری باید به اینا فهموند دنیا پر از هزاران موضوعه که هر آدمی بر مبنای علاقه و ایده های خودش به بعضیهاش بیشتر توجه میکنه. آره شاید مسائل یمن و فلسطین واسه یه کسی زیاد مهم نباشه یا نخواد موضع بگیره، اما مسئله اوکراین و افغانستان براش مهم باشه و علناً موضع گیری هم بکنه. این یک انتخاب شخصیه. 

۳-بی خردتر از کسانی که مخالف حقوق شهروندی برابر بین مردها و زن ها هستن، اونایی هستن که میگن هر وقت زن ها هم مثل مردها رفتن سربازی اجباری، بیان ادعای حقوق برابر بکنن! 
خب اولا قانون سربازی اجباری رو هم همین مردها واسه مردها گذاشتن. توی کشور ما کی زن ها در رأس امور بودن که چنین تصمیماتی بگیرن؟ ثانیاً منم طرفدار سربازی اجباری نیستم ولی چه ربطی داره که به خاطر اینکه مردها میرن سربازی باید حقوق شهروندی زنان رو نادیده گرفت؟

۴-بی منطق تر از کسانی که کلا طرفدار فرهنگ مردسالاری هستن و آفرینش زن ها رو برای خدمت به مردها میدونن، اونایی هستن که ادعا دارن خیلی روشنفکر و اهل مطالعه و خردمندن و ... اما با دیدن بعضی مصداق ها از اجرای غلط ایده های فمنیستی در جامعه، کل این جریان فکری درست و معتبر رو زیر سئوال می برن و هنوز به اشتباه تصور میکنن فمنیسم یک جنبش ضد مرد هست.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۲۷
امید برومندی

یک سال از زمان قتل مرحوم علی فاضلی منفرد جوان همجنسگرای ایرانی به دست چند نفر از اعضای خانواده اش می گذره. خوب یادمه اردیبهشت پارسال زمانی که خبر قتل این طفلی رو به خاطر همجنسگرایی شنیدم فکر کردم شاید تجاوز یا خلاف سنگینی مرتکب شده و گرنه فقط به خاطر گرایش جنسی که نمیشه کسی رو کشت، اونم به این راحتی! هر چند حتی در صورت خلاف و تجاوز هم باز بدون محاکمه عادلانه کسی حق نداره، آدمی رو بکشه. ولی درباره علیرضا چنین انگیزه هایی هم وجود نداشته. پس چرا برادر و پسرعموهاش فکر کردن حق دارن که اون بیچاره رو بکشن؟ 

طرفدار چه مکتب فکری و اعتقادی بودن که آدم کشی براشون راحت تر از تحمل تفاوتهای یک انسان دیگه بوده؟ ظاهرا از نظر قاتلان علی اینکه یک انسان در لحظات خصوصی زندگیش، در اتاق خوابش با یکی مثل خودش میخواد چه رفتاری داشته باشه، خیلی بدتر از اونه که خودشون چاقو و تبر بردارن و دست به قتل بزنن! 

اما واقعا چرا باید اینقدر نفرت و دشمنی نسبت به یک انسان متفاوت داشت؟ آیا از این میترسیدن که نسل بشر به خطر بیافته؟ ولی مگه دگرباشان جنسی چند درصد جامعه هستن؟ آیا بعضی از ما فکر میکنیم اونا روی بقیه تاثیر میذارن؟ خب اگر گرایش جنسی قابل تبلیغ و ترویج یا تغییر دادن بود وقتی که اکثریت جامعه دگرجنسگرا هستن پس قاعدتا اکثریت باید خیلی راحت تر  میتونستن روی اقلیت دگرباشان تاثیر بذارن و تغییرشون بدن. 

اما همونطور که چپ دست ها، سیاه پوست ها، چشم بادامی های آسیا، قدبلندها و قد کوتاه ها در همه جهان همینطوری متولد میشن و روی دیگران تأثیر نمیذارن و ویژگی های ذاتی و خدادادی شون قابل ترویج نیست، گرایش های جنسی هم همینطوره. پس چرا باید اونقدر از این بندگان خدا ترسید و نفرت داشت که به نظر بعضی ها کشتن دگرباشان_جنسی ، بهتر از همزیستی با اونها باشه که فقط خلقت خدادادیشون متفاوته و هیچ آزاری برای بقیه ندارن؟ یه زمانی می ترسیدیم داعش به مرزهای ایران برسه و بیاد سرهامونو ببره، اما با داعش داخلی که ممکنه درون تک تکمون وجود داشته باشه و ناگهان در بعضی موقعیت ها خودشو نشون بده، چه کنیم؟ آیا شما هم کسانی رو می شناسید که از دیدن انسان های متفاوت میترسن و بی جهت ابراز چندش و نفرت می کنن و حتی به متفاوت ها آزار می رسونن؟ اونها داعش درونشون بیدار شده. خیلی مراقب باشید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۰۲
امید برومندی

در روزهای رونق گرفتن بازار کلاب هاوس در ایران و تب روزافزون ورود ایرانی ها به این شبکه اجتماعی جدید، از اونجایی که ورود به این برنامه باید همراه با دعوتنامه از طرف کس دیگه ای انجام بشه و خیلی ها از جمله خود من چند روزی در انتظار دعوتنامه بودیم، شعر طنز زیر رو سرودم و در پیج اینستاگرامم منتشر کردم:

 

هیچکس نیست که ناز دل ما را بخرد

همنشین دل ما باشد و با ما بپرد

در حقیقت که بماند به مجازی حتی

یکنفر نیست که ما را به کلاب هاوس ببرد

 

 

لازم به توضیحه، از اواخر فروردین 99 وارد کلاب هاوس شدم اما فضاش رو تا حالا اصلا نپسندیدم. اینستاگرام رو بسیار ترجیح میدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۲۹
امید برومندی

این روزها بسیار احساس می کنم میشود با هیچ چیز و هیچ کس در این دنیا مخالفتی نداشت، دشمنی نکرد و در صلح کامل با خود و جهان به سر برد و اصلا نخواست که هیچ چیزی را تغییر داد بلکه با هر کس و هر چیزی در زندگی همانطور که هست انس بست و همزیستی کرد و به کمال رسید.

شاید این نقطه آغازی باشد بر آرامشی عمیق و ژرف و باوری قاطع به ناپایداری اوضاع جهان و نسبتی که همه معناها و ابعاد زندگی با نوع و زاویه نگاه ما دارد.

البته اگر طبیب بودم این نسخه را برای هر بیماری نمی پیچیدم. این از آن نسخه هاست که به همان اندازه که می تواند شفابخش باشد، مهلک و خطرناک هم هست. ممکن است انسان را به بیراهه های رخوت و سستی بکشاند. به نوعی می تواند شروع مردن هم باشد و شروع یک بی تفاوتی سرد و ویرانگر نسبت به همه چیزهایی که به طور منطقی باید برای هر انسان زنده ای اهمیت بالایی داشته باشد.

 ممکن است به جای دیدن عشق و شکوه در همه چیز و لذت آگاهانه ی تسلیم و دل سپردن به جریان هر چه باداباد پس از هر تلاش سخت، انتظاری راکد و کسالت بار و طوأم با رنج و دلمردگی برای عبور خود به خود از شرایط ذلت بار فعلی به ذلت نجاتی کاملا اتفاقی و ترحم برانگیز را در پی داشته باشد.

درست مثل چاقویی که تیزی لبه اش هم می تواند مرگ افرینی کند و هم همراستا با زندگی و ضرورت هایش باشد و البته استفاده از آن همیشه در هر حال باید با احتیاط صورت بگیرد.

به هرحال اگر نگویم این روزها در همه وقت و همه حال زندگی این احساس صلح و رهایی را با خود دارم، اما به کرات آن را در خود حس می کنم و با آن مواجه می شوم که بسیار دلنشین است. گاهی باید چشم ها را بست و با تمام حواس جان به صدای عبور زندگی خیره شد بی هیچ هیجان کاذب و قصدی برای مداخله های غیراصولی در اموری که بسیار بالاتر از حوزه اراده ما، مقدر شده اند.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۱۳
امید برومندی

تجمع دیروز مردم مقابل بیمارستان جم و شعار دادن یا آواز خوندنشون به یاد مرحوم شجریان اگرچه به عنوان یک حرکت واقعا خودجوش سازماندهی نشده، نشان دهنده ارادت قلبی ملت به خسرو آواز ایران بود، ولی حداقل دو نکته تامل برانگیز داشت:

۱- کی ما مردم ایران بالاخره حاضر میشیم بپذیریم، در برابر قوانینی که مورد قبول همه ماست، برابر باشیم؟ حالا بعضی قوانین کلا محل اعتراضن و عده ای میخوان به روش های مدنی ازشون سرپیچی کنن، اونا قبوله. ولی دیگه قوانینی  مثل پروتکل های کرونا رو همه قبول داریم و میدونیم که باید رعایت بشن، پس چرا باز سلیقه ای برخورد میکنیم. مثلا میخوایم جلو فلان برنامه ها و فعالیت ها که دل خودمون باهاشون نیست، گرفته بشه اما برای کسی که ما دوست داریم دیگه حله؟ دیگه کرونا خطر نداره؟

۲- کلا آیا درسته جلو یه بیمارستان که باید سکوت باشه و ترافیک روونی وجود داشته باشه تا بیماران راحت حمل و نقل بشن، چنین ازدحامی ایجاد بشه؟ بهتر نبود مثلا در چنین موقعیتی جلو صدا و سیما برای تجمع اعتراضی انتخاب میشد؟

 

یاد بگیریم که خودمون و عزیزانمون و علایق خودمون رو استثنا نبینیم. تا کشورمون در مسیر خردگرایی و حرکت مستقیم و متعادل قرار بگیره.

 

با احترام معتقدم باید تشییع جنازه استاد شجریان به عنوان یک الگو، در ایام کرونا با جمعیت کم برگزار بشه و تجمعات دیگه ای هم نباشه.

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۹ ، ۱۹:۴۳
امید برومندی

با وجود نهایت تاسف از درگذشت #استادمحمدرضاشجریان ، ولی چه قدر خوبه که توی این چند روز شدت گرفتن ناخوشیشون و خصوصا از  عصر پنجشنبه 17 مهر 99 که #خسرو_آواز_ایران بعد از یک دوره بیماری سخت به رحمت خدا رفت، توی فضای مجازی تقریبا به هر پیجی سر میزنم تصویر، کلیپ و مطلبی از ایشون می بینم.
.
از معدود مواقعی که از این حجم تکرار شدن یک موضوع اصلا ناراحت نیستم. چون به نظرم اینطور جاهاست که میشه فهمید #هنرمندان واقعی مورد احترام مردم چه کسانی هستند و ارزش های حقیقی برای یک #ملت چه چیزهاییه؟
.
 حتی کسانی که مخالف موضع گیری های سیاسی #استادشجریان  در اعتراضات سال هشتادوهشت و بعد از اون بودن هم یا به سکوت واداشته شدن یا تسلیت گفتن و هنر ایشون رو ستودن.
.
این جریان رو میشه واقعا #خودجوش دونست. چون نه کسی دعوت رسمی ای برای پست گذاشتن یا تجمع و عزاداری کرده، نه سازماندهی دولتی ای صورت گرفته و حتی نهادهای سازماندهی کننده رسمی احتمالا به دو دلیل ۱-موضع گیریهای سیاسی مرحوم #شجریان و همچنین ۲-به خاطر شرایط کرونا (که البته این دلیل دومی به حقه) سعی بر کنترل فضا و ممانعت از هیجانی شدن جو دارن، اما اونچه واقعا خودجوشه، راه خودش رو پیدا میکنه.
.
چه قدر عالیه که یک انسان بتونه در دوران حیاتش اینقدر هنرمندانه، باشکوه و مردمی زندگی کنه طوری که حتی تحریم شدن از سمت بعضی سیاسیون در راس قدرت و رسانه  های وابسته شون هم نتونه ذره ای از نفوذ و محبوبیت اون فرد رو در بین عوام و خواص جامعه کم کنه!
.
به هر حال بدون شک با #درگذشت_محمدرضا_شجریان یکی از اسطوره های بی تکرار #موسیقی_ایران رو از دست دادیم که جای عمیق ترین اندوه و تاسف ها برای کشورمونه. 
.
اگرچه بنده در جایگاهی نیستم که بتونم بین همه آثار زیبای #استاد_شجریان یکی رو به عنوان بهترین انتخاب کنم، ولی از لحاظ تجربه شخصی و ارتباطی که خودم تونستم با کارهای استاد برقرار کنم، آهنگ #رندان_سلامت_میکنند رو خیلی خیلی دوست دارم و توی پوشه #موسیقی های مورد علاقه ام داخل موبایل و داخل کامپیوتر خونه ذخیره کردمش و بارها گوشش دادم.
.
به همین خاطر برای #جمعه_با_موسیقی این هفته تماشای این قطعه زیبا رو که در یکی از کنسرت های #مرحوم_شجریان و گروهش، اجرا شده به شما دوستانم پیشنهاد میدم: (کلیک کنید1) (کلیک کنید2)

.
روح #استاد_محمد_رضا_شجریان شاد ، یادش گرامی و طنین صدایش تا همیشه جاودان
.
رندان سلامت می کنند جان را غلامت می کنند / مستی ز جامت می کنند، مستان سلامت می کنند
غوغای روحانی نگر، سیلاب طوفانی نگر / خورشید ربانی نگر مستان سلامت می کنند
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار از او  / من کس نمی دانم جز او مستان سلامت می کنند
ای ابر خوش باران ببا ، ای مستی یاران بیا / وی شاه طراران بیا ، مستان سلامت می کنند
آن دام آدم را بگو، وان جام عالم را بگو / وان یار و همدم را بگو، مستان سلامت می کنند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۹ ، ۱۹:۲۰
امید برومندی

در چند روز اخیر بالاخره به ترسی که مدت ها از شروع #مطالعه کتاب های طولانی و سنگین پیدا کرده بودم، غلبه کردم. ترس اینکه نکنه الان کشش کافی رو نداشته باشم و کتاب رو نصفه بذارم! تقریبا در طول یک سال گذشته تماشای #فیلم، گوش دادن #موسیقی، مطالعه های پراکنده در فضای مجازی و فوقش مطالعه کتاب های کوچک شعر در اوقات فراغت، فرصت مطالعه مستمر #کتاب های عمیق و طولانی رو ازم گرفته بود. 

البته من خوندن هدفمند بعضی پیج ها در فضای مجازی رو هم جزء مطالعه مفیدم حساب می کنم ولی به هرحال لذت و هیجانی که چند روز یا حتی چند هفته و یا چند ماه درگیر شدن با یک کتاب و لحظه شماری برای ادامه مطالعه اش، به آدم میده یک چیز دیگه است. حس شیرینی که قبلا موقع مطالعه کتاب هایی مثل #کلیدر #تجربه اش کرده بودم.

کتابی که این روزا برای مطالعه دست گرفتم یکی از بهترین آثار همشهری خوبم استاد #محمود_دولت_آبادی #آقای_رمان_ایران به نام « #روزگار_سپری_شده_مردم_سالخورده » است که همین یکی دو هفته قبل تولدشون بود.

امیدوارم لذت #کتاب_خوندن رو هیچ وقت در هیچ شرایطی از خودمون دریغ نکنیم. دنبال کردن یک کتاب طولانی وقتی باهاش ارتباط برقرار میکنی، یک لذت دیگه داره. خصوصا اگر ساعات بعد از ظهر قبل غروب با آخرین ته مونده های روشنایی روز که از پشت پرده توری پنجره به داخل خونه میاد باشه و تو هی حرص داشته باشی که چند خط دیگه هم بخونی قبل از اینکه خونه کاملا توی تاریکی غرق بشه و مجبور شی برای روشن کردن برق از جات بلند بشی، حالا اگر یه لیوان چای عصرونه هم به همراه یک شکلات یا شیرینی نارگیلی کنار دستتت باشه که دیگه نورعلی نوره🤩

 یا شایدم ساعت مطالعه ات آخر شب باشه. وقتی که در و پنجره ها رو کامل باز کردی تا از باد و خنکی آخر شب های تابستونی کویر استفاده کنی و در عین حال صدای آواز ارامش بخش جیرجیرک ها هم از لابه لای تاریکی درخت های بیرون گوشتو نوازش میده و همراهش نوعی وهم رو به داخل خونه میاره و تو دیگه حالیت نمیشه از کجای مطالعه ناخودآگاه اونقدر خوابت گرفته که اصلا نفهمیدی یکی دو صفحه آخر رو چی خوندی؟ و بعدا باید دوباره بخونیشون.😴😴

بیایید لذت کتاب خوندن رو هیچ وقت از خودمون دریغ نکنیم. شما کتابی  که الان در دست مطالعه دارید چیه؟ یا تصمیم دارید چه کتابی رو شروع کنید؟

#کتاب  #سرانه مطالعه

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۳۴
امید برومندی

بسیاری از مواقع باید دردها را در خود فرو خورد و فقط خندید.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۴۳
امید برومندی